حرکت فرهنگی که به مناسبت عید بزرگ غدیرخم با همکاری بنیاد فرهنگی رضوی و مؤسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی و به‌دست دانش آموزان مدارس امام رضا(ع) رقم خورد تا شادی و برکات عید ولایت، از حرم مطهر امام رئوف تا جای‌جای مشهدالرضا(ع) منتشر شود. 
 

عیدی ناخوانده
عید بزرگ غدیر بود و خیابان هفت تیر و حوالی مجتمع آرمیتاژ مملو از جمعیت، یک طرف خیابان، استاد جلیل صابری در حال طراحی نقشی از واقعه  غدیر بود، یک بار دیگر، در هجدهم ذی الحجه تاریخ تکرار شد و پیامبر اکرم(ص) دست مولا امیر مؤمنان علی(ع) را بالا گرفت و نعمت ولایت را به مردم هدیه داد. 
و این سوی خیابان، دست دخترها و پسرهای نوجوان، پر از هدیه بود،  یک‌به‌یک جلو می‌رفتند و با احوال‌پرسی گرم و تبریک عید ،حال عابران را دگرگون می‌کردند، شاید خیلی‌ها عیدیادشان نبود و منتظر یک غافلگیری و عیدانه نبودند،به همین خاطر، واکنش‌ها به این عیدی ناخوانده هم متفاوت بود.
یکی پاکت را بر چشم می‌گذارد و می‌بوسد، یکی اشک در چشمانش حلقه می‌زند، یکی هم دانش آموز را در بغل می‌گیرد و تشکر می‌کند و... 
نیلوفر و نسترن نجفی، خواهران دوقلوی دانش آموز واحد6 از این واکنش‌ها برایمان گفتند: بیشتر افراد از گرفتن هدیه خوشحال می‌شدن، لبخند می‌زدن و تشکر می‌کردن. بعضی‌ها هم غافلگیر می‌شدن، چون یادشون نبود عید غدیرِ رسیده، وقتی هدیه رو از کسی که نمی‌شناختن می‌گرفتن بیشتر براشون جذاب بود، اما بعضی‌ها هم اصلاً نمی‌گرفتن، می‌رفتن،  عجیبه انگار هدیه دوست ندارن. 
 

شرطِ درسا سادات 
اما یکی از دیدنی‌ترین مواجهه‌ها، گپ‎ وگفت درسا سادات موسوی دانش آموز دبستانی واحد5 امام رضا(ع) بود که هرچند ریزنقش‌تر از سایرین به نظر می‌رسید ولی با شیرین زبانی‌هایش، دل رهگذران را با خود همراه می‌کرد. 
کلاس سومی است و به قول خودش، می‌رود کلاس چهارم، می‌گوید: دوست دارد در همه برنامه‌های فرهنگی نقشی داشته باشد و یک جای کار را بگیرد، بلبل‌زبانی و حجاب و چادرش، ما را به یاد زینب معروف کلیپ‌ «نامه‌ای برای پدر شهیدم»؛ دختر شهید مدافع حرم ،حبیب الله شیری جعفرزاده می‌اندازد.  
روی دست‌هایش پر از کارت تبریک عید و بسته‌های گردنبد متبرک بود. زود جلو می‌رفت و با لبخند می‌گفت: «سلام. عیدتون مبارک. این گردنبد از گل‌های امام رضاست که با ضریح‌شون متبرک شده». 
وقتی از او درخواست می‌کنند که مثلاً «بسته هدیه‌ای هم برای مادر و خواهرمان بده، با شرطی قبول می‌کند: «باشه، ولی به یک شرط. اینکه منو حرم رفتین دعا کنین!» که در مقابل با واکنش‌های جالب توجهی روبرو می‌شود. این طور برایمان تعریف کرد: یک خانمه سرم را بوسید. یه خانم دیگه قول داد، اون‌قدر برام دعا کنه که کیف کنم و برام بوس فرستاد. یه خانمه هم گفت، عزیزم تو سیّدی باید برامون دعا کنی. یکی دیگه بهم گفت: دیروز حرم بودم و امروز گل حضرت رو بهم هدیه دادین. یکی هم گفت: آقا جون قربونت برم ...
 

یادگاری از روز عید
آلین گنجعلی و ملیکا افخم از دانش آموزان واحد6 امام رضا(ع) هستند که گوشه‌ای از این طرح را گرفتند. ملیکا گفت: خیلی‌ها تشکر می‌کردند و از گرفتن هدایا استقبال می‌کردند. یکی به من گفت که با این هدیه سورپرایزمون کردین، هر وقت گردنم بندازم به یاد امام رضا(ع) می‌افتم. یکی تا ماجرای گل‌های متبرک گردنبد را شنید، کمی خجالت کشید و روسری‌اش را جلو کشید و... 
یکی از دخترهای دهه هشتادی، گوشه‌ای از پله‌های آرمیتاژ نشست و گردن‌بند را دور گردن انداخت و عکسی سلفی گرفت تا روی پروفایلش بگذارد و ماجرای این عید و هدیه متفاوتش را با دیگران ، به اشتراک بگذارد.  

گزارش از سارا صالحی